ویژگی مدیران موفق جهان این 5 کلید طلائی است!

امروزه، یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای ارزیابی و معرفی مدیران موفق در سطح جهانی ؛ توجه به توانایی آن‌ها در ایجاد و مدیریت برند شخصی (پرسونال برندینگ) و همچنین تأثیرگذاری بر رفتار سازمانی است. در دنیای کنونی که موفقیت تجاری حرف اول را می زند علاوه بر اینکه به تعریف کلی مدیریت می پردازند موارد فوق نیز به عنوان بخشی از مهم ترین شاخص های موفقیت شناخته می شود. موفقیت در اهداف فردی و سازمانی نه تنها به مدیران کمک می‌کند تا در محیط کسب‌وکار تأثیرگذار باشند، بلکه باعث می‌شود آن‌ها به عنوان رهبران فکری و الگوهای رفتاری در عصر جدید و برای کلیه افراد دنیا به عنوان سمبل موفقیت مورد توجه قرار گیرند.

مدیران برتر جهان

آن عده از مدیرانی که در سطح داخلی یا بین‌المللی با پرسونال برندینگ قوی شناخته شده‌ هستند، معمولاً مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته و الهام‌بخش افرادی هستند که قصد راه اندازی کسب و کارهای کوچک و بزرگ را دارند. مدیران موفق و شناخته شده دنیا به دلیل دانش و عملکرد متمایزی که دارند، به عنوان قهرمانان اقتصادی عصر جدید در رسانه ها معرفی می‌شوند. مردم نه تنها موفقیت‌های این مدیران را تحسین می‌کنند، بلکه از شیوه‌های مدیریتی و سبک رهبری آن‌ها پیروی می‌کنند.

مدیران موفق به عنوان برترین مدیران اقتصادی جهان

مدیران موفق به دلیل تأثیرات چشمگیری که در سازمان‌ها و شرکت‌های تحت نظارتشان دارند و به دلیل سود آوری چشم گیری که در ترازهای مالی نشان داده می‌شود در زمره برترین مدیران اقتصادی جهان قرار می‌گیرند. این افراد با بهره‌گیری از مهارت‌های رهبری ،نوآوری و استراتژی‌های مؤثر، شرکت‌های تحت مدیریت خود را به سطوح بالایی از رشد و بهره وری رسانده‌اند. مدیران موفق در واقع توانسته اند ویژگی های برجسته حرفه ای و شخصیتی خودشان را به عنوان مهم ترین تفاوت های مدیریت و رهبری به نحو احسنت اجرایی نمایند. در لیست زیر مشهور ترین و موفق ترین مدیران اجرایی و رهبران سازمانی ” در سطح بین المللی ” را مشاهده می‌کنید.

  • ایلان ماسک: مدیرعامل تسلا و اسپیس‌ایکس، با درآمد سالانه بیش از 23.5 میلیارد دلار (عمدتاً از گزینه‌های سهام) و مدیریت شرکت‌هایی که نه تنها در صنعت خودروهای برقی بلکه در حوزه اکتشافات فضایی و انرژی‌های نوآورانه پیشرو هستند.
  • تیم کوک: مدیرعامل اپل، با درآمد سالانه بیش از 770 میلیون دلار. او با تمرکز بر نوآوری‌های فناورانه و مدیریت زنجیره تأمین جهانی، اپل را به یکی از ارزشمندترین شرکت‌های جهان تبدیل کرده است.
  • جنسن هوانگ: مدیرعامل شرکت انویدیا، با درآمد سالانه 561 میلیون دلار. او با پیشگامی در توسعه پردازنده‌های گرافیکی و هوش مصنوعی، انقلابی در صنعت فناوری ایجاد کرده است.
  • پیتر راولینسون: مدیرعامل و مدیر ارشد فناوری Lucid Motors، با درآمد سالانه 575 میلیون دلار، که به دلیل تمرکز بر توسعه خودروهای برقی لوکس و پایدار شناخته می‌شود.

توجه آنها به مدیریت منابع انسانی

مدیران موفق جهان همواره اهمیت  مدیریت منابع انسانی را درک کرده‌اند و از آن به‌عنوان ابزاری قدرتمند برای دستیابی به اهداف سازمانی استفاده می نمایند. رهبرانی مانند استیو جابز و جف بزوس با تمرکز بر جذب و نگهداشت استعدادها، ساتیا نادلا با ایجاد فرهنگ یادگیری و همکاری، و ریچارد برانسون با رویکرد مردم‌محور، نشان داده‌اند که سرمایه‌گذاری در منابع انسانی عامل کلیدی در موفقیت سازمان است.

با این حال، بسیاری از این مدیران به دلیل سیاست‌های قاطع و گاه سخت‌گیرانه در ارزیابی عملکرد کارکنان، به «اخراج خشک» نیز معروف هستند. این سبک مدیریتی ناشی از تمرکز آن‌ها بر کارایی و نتایج است، به‌طوری‌که کارکنانی که با اهداف یا استانداردهای سازمان هماهنگ نباشند، به سرعت از مجموعه کنار گذاشته می‌شوند. این رویکرد که گاهی مورد انتقاد قرار می‌گیرد، در عین حال به حفظ سطح بالای بهره‌وری و تمرکز تیم بر اهداف کلیدی سازمان کمک کرده است.

اهمیت برند سازی شخصی و رفتار سازمانی

این مدیران موفق با بهره‌گیری از مهارت‌های برندسازی شخصی و بهبود رفتار سازمانی، توانسته‌اند شاخص‌هایی همچون بهره‌وری کارکنان، رضایت مشتری و رشد درآمد را بهبود بخشند. همچنین توجه به پرسونال برندینگ به آن‌ها کمک کرده تا به عنوان افراد قابل اعتماد و مؤثر در دنیای کسب‌وکار شناخته شوند. این استراتژی شامل ایجاد تصویری قوی و پایدار ” از خود سازمانی ” در ذهن مخاطبان، همکاران و مشتریان است. وقتی نتایج عملکرد و موفقیت آنها در نشریات معتبر منتشر می گردد؛ برخی از سازمان های موفق بر مبنای الگوی رفتاری و سیستم سازی این اشخاص توانسته اند ” شاخص عملکرد کلیدی KPI ” را در راستای اهداف و موفقیت مجموعه خودشان تعریف کنند.

شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI)

یکی از ابزارهای مهمی که این مدیران برای ارزیابی و بهبود عملکرد خود و سازمانشان استفاده می‌کنند، شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) است. این شاخص‌ها به مدیران کمک می کند تا به طور مؤثر به اهداف استراتژیک دست یابند و عملکرد سازمان را به طور واقعی ارزیابی کنند. برخی از این شاخص‌ها عبارت‌اند از:

  • رشد درآمد و سودآوری: اندازه‌گیری افزایش فروش و کاهش هزینه‌ها.
  • کیفیت خدمات و رضایت مشتری: سنجش تجربه مشتری و میزان وفاداری.
  • بهره‌وری کارکنان: ارزیابی میزان کارایی و مشارکت کارکنان.
  • زمان چرخه تولید: کاهش زمان لازم برای تولید محصول یا ارائه خدمات.

بهبود رتبه شرکت‌ها از طریق مدیریت مبتنی بر KPI

این مدیران با پایش مستمر انواع KPI توانسته‌اند بهره‌وری و عملکرد شرکت‌های خود را به سطح بالاتری برسانند. با تحلیل داده‌ها و تصمیم‌گیری مبتنی بر این شاخص‌ها، آن‌ها نه تنها نقاط قوت و ضعف را شناسایی می‌کنند، بلکه برای بهبود مستمر نیز برنامه‌ریزی دقیق دارند. این رویکرد به آن‌ها اجازه داده است که شرکت‌های تحت مدیریتشان را به جایگاه‌های برجسته‌ای در صنعت برسانند. در ادامه چهار ویژگی مدیران موفق در سطح جهانی را شرح می دهیم

۱- واضح کردن هدف (تمرکز بر هدف):

هدف نقطه شروع است و موفقیت به معنی دستیابی به هدف می‌باشد. بنابراین تمرکز بر هدف و واضح بودن دلیل کار، مهمترین ویژگی یک مدیر است. برعکس آن مدیری است که هدف نمی‌گذارد، صرفاً به اتفاقات واکنش نشان می‌دهد و وقایع بیرونی مسیر او را تعیین می‌کنند.

۲- مهارت های ارتباطی عالی:

توانایی بیان واضح هدف و ایده‌ها برای دیگران، طوری که آنها شما را درک کنند، موافق شوند و طبق ایده شما عمل کنند توانایی مهم بعدی است. در مقابل آن مدیری است که ارتباطات واضحی ندارد، در صحبت‌هایش سوتفاهم ایجاد می‌شود، غیرمستقیم صحبت می‌کند و دلخوری به وجود می‌آورد.

۳- مهارت برنامه‌ریزی منطقی:

توانایی تحلیل وقایع و ایجاد یک برنامه مکتوب مفصل از اقدامات اجرایی برای دستیابی به هدف، به مؤثرترین شیوه ممکن. در مقابل آن مدیری است که بدون برنامه، با اتفاقات پیش می‌رود.

۴- مدیریت منطقی تضادها:

مدیران باید بتوانند شخصیت‌های مختلف را در تیم هماهنگ و هدایت کنند، طوری که به تقویت و تکمیل دیگر اعضا بیانجامد. همچنین بتوانند در موضوعات و موقعیت‌های دشوار، به خوبی بحث را پیش ببرند. در مقابل آن مدیری است که محیطی بهم خورده در شرکت دارد و افراد در مورد هم بد می‌گویند و زیرآب می‌زنند. ” نقل از پرفسور نجاتی گیلانی “(مدیران ایران)

بهترین‌ها برای کسب دانش و مهارت در مدیریت

مردم نه تنها موفقیت‌های این مدیران را تحسین می‌کنند، بلکه از سبک مدیریتی و شیوه‌های رهبری آن‌ها الهام می‌گیرند. حتی افراد برجسته‌ای مانند پیتر دراکر، که به عنوان “پدر مدیریت مدرن” شناخته می‌شود، یا جان کاتر، یکی از متخصصان برجسته در مدیریت تغییر، در دوره‌های آکادمیک مدیریتی در دانشگاه‌های معتبر مورد توجه هستند. کتب و نظریات این افراد، نظیر “مدیریت برای آینده” نوشته پیتر دراکر و “رهبری تغییر” نوشته جان کاتر، در رشته‌های مدیریتی تدریس شده و به عنوان منابع اصلی دروس مدیریتی در دانشگاه‌های جهان به کار گرفته می‌شوند. در دوره‌های تخصصی مدیریت کسب‌وکار MBA  و مدیریت اجرایی کسب‌وکار (DBA)، کتب و نظریات برجسته‌ترین اندیشمندان حوزه مدیریت به طور گسترده تدریس می‌شوند. به عنوان مثال:

  • پیتر دراکر: کتب او مانند “مدیریت برای آینده” و “مدیریت در عصر نوین” به عنوان منابع پایه در بسیاری از دانشگاه‌ها و دوره‌های MBA تدریس می‌شود. نظریات او در زمینه اصول مدیریت، استراتژی‌های سازمانی، و تصمیم‌گیری‌های استراتژیک، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
  • جان کاتر: کتاب “رهبری تغییر” و مدل 8 مرحله‌ای او برای مدیریت تغییر، یکی از مباحث کلیدی در دوره‌های DBA محسوب می‌شود. این مدل به مدیران اجرایی کمک می‌کند تا تغییرات سازمانی را با موفقیت هدایت کنند.
  • مایکل پورتر: نظریه‌های او در زمینه استراتژی رقابتی، به ویژه کتاب “مزیت رقابتی”، یکی از ستون‌های اصلی دروس استراتژی در دوره‌ MBA است.
  • جیم کالینز: کتاب‌های او مانند “از خوب به عالی” و “ساختن برای ماندگاری” در دوره‌های مدیریت رهبری و استراتژی تدریس شده و به عنوان راهنمایی برای ایجاد سازمان‌های پایدار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این دوره‌ها نه تنها بر مطالعه نظریات کلاسیک تمرکز دارند، بلکه روش‌های عملی و مطالعات موردی از شرکت‌های موفق جهانی را نیز پوشش می‌دهند. دانشجویان در این دوره‌ها مهارت‌هایی مانند تفکر استراتژیک، تصمیم‌گیری در شرایط پیچیده، و مدیریت تغییر را فرا می‌گیرند و با استفاده از این منابع ارزشمند، آماده مواجهه با چالش‌های واقعی در محیط کسب‌وکار می‌شوند.

چه امتیازی به این مقاله می دهید؟

>

دیدگاهتان را بنویسید