سریع ترین راه برای کشف انگیزه در خودتان

سریع ترین راه برای کشف انگیزه در خودتان

شما از شخصی که به نظر مهم و با اطلاعات است توصیه ای دریافت کرده اید مبنی بر اینکه عادت جدیدی را سرلوحه خود قرار دهید یا هدف تازه ای تعیین کنید. اما شما بیشتر مواقع، اگر نه همیشه، از پس انجام آن برنمی آیید.

اگرچه این توصیه در ابتدا خوب و منطقی به نظر رسیده بود، وقتی موقع انجامش رسید شما یا آن را انجام ندادید یا دلایلی منطقی برای انجام ندادنش یافتید. به هر شکل، هیچ چیز در درون شما نگفته بود، “نه، من این کار را انجام می دهم”.

علت اصلی آنجاست که اگر انگیزه ما برای انجام کارها از منبعی خارجی سرچشمه بگیرد، لحظه ای که آن منبع دیگر وجود نداشته باشد (که بیشتر مواقع همین طور است)، ما آنچه را قرار است تلاش کنیم و انجام دهیم عملی نخواهیم کرد.

بنابراین برای اینکه مطمئن شویم از برنامه دقیقاً پیروی می کنیم، باید بتوانیم به خودمان انگیزه دهیم، و همچنین نمی توانیم از منبعی خارجی آن را دریافت کرده و انتظار موفقیت داشته باشیم. کسب ایده از منبعی خارجی بسیار خوب است، اما برای ادامه مسیر باید انگیزه را در خودمان درونی کنیم.

در اینجا ۵ راه وجود دارد که راهنمای شماست به سوی موفقیت:

شما باید یک جملهء “زیرا….” برای خودتان داشته باشید

اگر نمی خواهید اهدافتان به ورطهء “این کار را زمانی انجام می دهم که زمان و انرژی بیشتر داشته باشم” بیفتند، باید برای اهدافتان دلیل داشته باشید. این بدان معناست که باید عبارت “زیرا…” در انتهای هر گفته خود برای دست یابی به اهدافتان داشته باشید.

برای مثال: من هر صبح ۱۵ دقیقه تمرکز می کنم زیرا می خواهم فکری بازتر، تمرکز و حضور ذهن داشته باشم.

اگر شما فاقد این عبارت باشید، دلیل روشنی برای انجام کاری ندارید. بنابراین، مجبور کردن خودتان به ادامه مسیر زمانی که دیگر راه برایتان جدید و هیجان انگیز نیست، در واقع غیرممکن خواهد بود. وقتی نمی دانید که چرا کاری را انجام می دهید خودتان را عذاب دهید تا خودتان را از میان سختی ها به زور جلو ببرید.

“زیرا”ی شما باید به راحتی قابل تشخیص باشد. فقط از خودتان بپرسید، به عنوان نتیجه هدفتان به دنبال چه تأثیری در زندگی تان هستید؟ جواب نباید این باشد که فقط برای اینکه هدف را کامل کنید. شما باید بدانید که به چه علت می خواهید به هدف تان دست یابید. سپس انگیزه همان عبارت زیرای موجود در جمله است.

“چرای شما چیست؟ زمانی که بدانید چرا در حال انجام کاری هستید حتی سخت ترین روزها هم برایتان ساده تر خواهد شد”.

فقط دو گزینه به خودتان بدهید، موفقیت و شکست

شما دوست ندارید شکست بخورید. من هم همین طور. به همین خاطر است که برای ما شروع کاری جدید سخت است، زیرا به معنای این است که ممکن است شکست بخوریم. همچنین این تمایلی در ما به وجود می آورد که به عقب انداختن یا دست کشیدن از کارها زمانی که شرایط سخت می شود جنبه ای منطقی بدهیم. این بسیار وسوسه کننده است. مهارت ما در دلیل آوردن برای اینکه تسلیم شدن کار خوبی است یا اینکه با شکست فرق دارد بسیار زیاد است.

بنابراین شما باید در مقابل خودتان جبهه بگیرید. بهترین راه قرار دادن خودتان در موقعیتی است که بدون شکست خوردن نتوانید آن را ترک کنید. برای انجام این کار باید چنان تعهدی به کاری که انجام می دهید داشته باشید که تنها راهتان این باشد که یا کار را انجام دهید یا شکست بخورید.

می توانید این روش را در پیش بگیرید و ببینید که برای همه چیز جواب می دهد. به دیگران بگویید که چه کاری انجام می دهید. عبارت “زیرای” خود را نیز به آن ها بگویید. و به آن ها بگویید که به هر دلیلی دست از آن کار نمی کشید تا زمانی که آن را به انجام برسانید. این را به کسانی بگویید که برایشان احترام قائلید و نظراتشان برای هدف شما مهم است. شاید این افراد همسرتان، دوستانتان، والدین شما، یا همکارانتان باشند. و سپس از آن شخص بخواهید مرتباً پیگیر شما باشد و پیشرفتتان را چک کند.

این کار ساده ای نیست اما بسیار مؤثر است. اگر می خواهید واقعاً خودتان را به جلو هل بدهید، خودتان را در جایگاهی قرار دهید که یا آن کار را انجام دهید یا کسانی را که به آن ها احترام می گذارید ناامید کنید. بسیار تحت تأثیر قرار خواهید گرفت وقتی ببینید که چقدر تلاش می کنید تا به هدفتان برسید.

تصویر بزرگ اهمیتی ندارد. بر روی تصویر کوچک تمرکز کنید

یکی از دلایل بسیار مهم برای از دست رفتن انگیزه در ما دور به نظر رسیدن هدف است. اگر اهداف ما بزرگ و قدرتمند باشند، احتمالاً فاصله زیادی بین جایی که ما در آن قرار گرفته ایم و جایی که می خواهیم باشیم وجود خواهد داشت. بعد از از دست دادن هیجان شروع کار، پوشاندن این فاصله غیرممکن به نظر می رسد.

اما در واقعیت، این فاصله فقط چند گام کوچک است که در هم پیچیده اند. که البته شما قادر به انجام تک تک آن ها هستید. و پس از آنکه یکی را انجام داده اید، و سپس بعدی و بعدی، نهایتاً سرتان را بالا می کنید و می بینید که تقریباً رسیده اید. نکته اصلی ادامه حرکت است. برای این کار، باید آن گام های کوچک را بردارید.

پس نظرتان در رابطه با چند گام کوچک عملی به جای فاصله ای پرنکردنی چیست؟ مطمئناً شنیده اید، هدف تان را به اهداف کوچکتر تقسیم کنید، شش هفته، دو هفته، یک هفته. این توصیه خوبی است اما برای من تبعیت از آن همیشه سخت است.

در عوض، من به خودم می گویم که هر روز باید دو دقیقه صرف برداشتن گام های کوچک به سوی هدفم کنم. شما متوجه خواهید شد که اگر فقط به همین دو دقیقه متعهد بمانید، اغلب حتی زمان بیشتری صرف می کنید. دو دقیقه واقعاً کافی است. این کار شما را در تماس با هدف نگه می دارد و به حرکت شما سرعت بخشیده و آن را حفظ می کند. لازم نیست بنشینید و یک برنامهء سالانهء ۵۲ هفته ای تنظیم کنید.

آیا می توانید هدفتان را ببینید؟ آن را لمس کنید؟ احساس اش کنید؟

پس از آنکه ما نگاهمان را بر هدفی متهورانه متمرکز می کنیم، برای اینکه انگیزه خود را حفظ کنیم، باید باور داشته باشیم آن هدف امکان پذیر است. همان طور که ممکن است بدانید، مغز ما مهارت چندانی در تمایز واقعیت از تخیل ندارد. اگر شما واقعاً خودتان را تصور کنید که به هدفتان رسیده اید، مغزتان باور خواهد کرد که شما قادر به انجام آن هستید، حتی اگر شما ذهن تان را مجبور به این تصویرسازی کرده باشید.

این کار ساده است. قبل از خواب زمان مناسبی برای این کار است. من همیشه در مکانی کاملاً تاریک می خوابم بنابراین شرایط ایده آلی برای تخیل دارم. موفقیت تان را تصور کنید، اینکه چه احساسی دارد، چه طور به نظر می رسد، و اینکه آیا طعم و بو دارد یا نه. هر چه حس های بیشتری را درگیر کنید، بهتر خواهد بود. سپس به خواب بروید و بدانید که موفقیت تان را کمی ساده تر کرده اید.

“چیز کمی برای ساختن یک زندگی شاد لازم است؛ همه چیز در درون خودتان قرار دارد، در شیوه تفکرتان.” – مارکوس اورلیس

شکست را تصور کنید

گاهی نیاز به یک گوش مالی دارم. شما هم احتمالاً همین طور هستید. تصویرسازی از موفقیتتان برای دست یابی به آنچه باور دارید می توانید به دست آورید مهم است. اما در روزهایی که شما حتی حس اینکه همان دو دقیقه را هم صرف کارتان کنید ندارید، تصویرسازی منفی ترفندی است که شما نیاز دارید.

شما تصور می کنید که اگر تسلیم شوید زندگی تان در یک ماه، سال، یا ۵ سال دیگر چگونه به نظر می رسد. شما دست به کار خواهید شد تا مطمئن شوید آنچه تصور کردید به واقعیت نخواهد پیوست. سپس به خودتان تبریک بگویید و موفقیت تان را تصور کنید و اینکه چطور یک گام دیگر به سوی آن برداشتید. اجازه ندهید که تصویر منفی در ذهن تان باقی بماند.

چه امتیازی به این مقاله می دهید؟

2/5 - (1 امتیاز)

  1. مسعود مصری
    پاسخ

    بسیار عالی بود کامل بود به تمام جوانب توجه شده بود و بود و بود و بود…

  2. حسین جلیلی
    پاسخ

    با تشکر از مطلب خوبتون

دیدگاهتان را بنویسید